سلام دوستان بعد از مدتی که نمینوشتم دوباره شروع کردم لطفاً به کانال تلگرام آفرینش خدا هم سر بزنید ممنونم
حنایی به خاطر دیوونه بازی هاش و چلی هاش و اینکه اذیت میکرد و باعث مرگ یک مرغ بیگناه شد دچار دردسر شد بای بای حنایی
حالا هم به جاش دومرغ دیگه ای خریدیم یعنی خیلی وقته که خریدیمشون من این مدت چیزی نگفته بودم و ننوشته بودم...
اینی که می خوام بنویسم برای قبله زمانیه که لولود پرهاش ریخته بی ریخت شده
لولود:چیه خب مگه...ریخته که ریخته...خب مرغا یه مدت پراشون میریزه دیگه...مگ چیه؟
مریم جون:من که چیزی نگفتم خوشگلم
مریم:معرفی میکنم مرغ های جدید به نام های...بزار خودشون بگن
چپیه:اوهوم ایهیم اوا...من ستاره خانوم ایرانی هستم یکسالمه...عکسه؟؟
راستیه با ترس:مممممممممیییییییییییییییییییییشه ببببگی اینن چچچیییهه دستتتته؟؟
مریم جون:نترس نمیخوردت ...بله ایشون هم بنفشه خانم میباشند
بنفشه:قدقد وااااااااااااای خدا این دیگه چیه؟مامانی کجایی...
مریم جون:فقط می خوام ازت عکس بگیرم چرا اینطوری میکنی...کنترل کن خودتو یکم اه...لولو خرخره که نیستش
بنفشه:چررررا درووو بستی؟ گیرکردم یکی اینننن درررو باززز کنههه...
مریم جون: باشه ....باشه الان
بنفشه:آخییییییییییی...زندان باز شد قدقد حالم شاد شد...دیگه اونو نیاری ها
مریم جون:باشه نمیارم یهو میخوردت...
بنفشه که چشاش گرد شده:دارید سالاد می خورید به من خبر ندادید...ستاره لولود واقعاً که
لولود:بدو بیا بنفشه واگرنه همشو میخورم
لولود:مریم جون ببین کدوم ژستم جالبه؟....آی ستاره همش مال تو نیستا
ستاره در حال خوردن:تو به همون عکس و نوم نام نوم ژستت برس نم نوم نام
بنگ بونگ...
.
.
.
.
.
ستاره که از ترس داشت میمرد:وای...خدا؟این چی بودش؟بمب هیروشیما بود؟
لولود با ترس:نهههههه...پسلا بودن توپ رو انداختن توی حیاط...خوب شد به ملاجم اصابت نکردا
لولود:اونه اوناهاشش توپه چقدر پوستش کنده شده...لخت شده
ستاره :کم حرف بزن می خوام با تمرکز چیز بخورم اه...
مریم جون:لولود نه که تو خودت پرهات نریخته
مریم جون:دنبال چی میگردی ستاره؟
ستاره:می خوام ببینم اگه پیازی مونده باشه ترتیبشو بدم
لولود:من هیچ پیازی برات نزاشتم...هه هه هه
ستاره:خیلی بدی
ستاره با شادی:برای یک مرغ عشق است و خاک بازی ...
بنفشه:لولود تو هم بیا...
پایان
[ سه شنبه 12 بهمن 1396برچسب:دوتا مرغ جدید و زیبا 95,
] [ 11 قبل از ظهر ] [ مریم آفرینش ][